Archive for August, 2013

barack obama اوباما: در صورت موافقت کنگره به سوریه حمله می‌کنیم

باراک اوباما، رئیس‌جمهور ایالات متحده، اعلام کرد که تصمیم گرفته که آمریکا به اقدام نظامی علیه سوریه دست بزند.

به گزارش بی‌ بی‌ سی‌ آقای اوباما گفت آماده است که دستور حمله را به زودی صادر کند، اما گفت این دستور را با موافقت کنگره صادر خواهد کرد.

فرانسه و ترکیه اعلام کرده‌اند که در حمله احتمالی به سوریه، آمریکا را همراهی خواهند کرد.

باراک اوباما دوباره تاکید کرد آمریکا یقین دارد که حکومت سوریه از جنگ‌افزار شیمیایی استفاده کرده است و گفت که این امر امنیت دوستان آمریکا در منطقه خاورمیانه، از جمله اسرائیل، اردن و عراق را به خطر می‌اندازد.

آقای اوباما با اشاره به جنگ‌های عراق و افغانستان و نارضایتی مردم آمریکا از آنها تاکید کرد که اقدام نظامی آمریکا علیه سوریه محدود خواهد بود و او قصد ندارد که نیروی زمینی را به سوریه بفرستد.

حکومت سوریه گفته آماده دفاع در برابر حمله است اما ضمن رد استفاده از جنگ‌افزار شیمیایی آمریکا را به جعل شواهد در این زمینه متهم می‌کند.

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه هم گفته استفاده نیروهای حکومت سوریه از تسلیحات شیمیایی ادعایی بی‌معنی است. فرمانده سپاه پاسداران ایران هم هشدار داده که پیامدهای حمله به سوریه از مرزهای سوریه فرا می‌رود.

باراک اوباما گفت که با رهبران دموکرات و جمهوری‌خواه کنگره آمریکا در این زمینه گفتگو کرده و آنها موافقت خود را با حمله نظامی اعلام کرده‌اند. او گفت پس از تصمیم‌گیری کنگره در این باره دستور حمله را خواهد داد.

رئیس‌جمهور آمریکا گفت که حمله به سوریه می‌تواند فردا، هفته آینده و یا یک ماه دیگر انجام بگیرد اما او منتظر نظر کنگره خواهد ماند.

سازمان پزشکان بدون مرز اعلام کرده که بیش از ۳۵۰ نفر از مجروحان حمله شیمیایی موردبحث در بیمارستان‌های مرتبط با این سازمان جان باختند. وزیر خارجه آمریکا این شمار را ۱۴۰۰ نفر اعلام کرده است.

جنگ داخلی سوریه تاکنون بیش از صدهزار قربانی به جا گذاشته است که گفته می‌شود کمتر از نیمی از آنان از میان نیروهای دولتی هستند.

Alan Eyre 1 آلن ایر: تحریم‌ها با حرف‌ زدن برداشته نخواهند شد

 

گفت‌وگوی امید معماریان با «آلن ایر» سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا – منبع: ایران وایر

آلن ایر، سخنگوی فارسی زبان وزارت امورخارجه آمریکا به ایران‌وایر می‌گوید که ایالات متحده برخلاف نظر حسن روحانی، رییس جمهوری ایران «نه با زبان تهدید، نه با زبان تکریم، اما با زبان تعامل» با ایران صحبت خواهد کرد. به گفته این دیپلمات آمریکایی، برداشتن تحریم‌ها مانند «آب خوردن» آسان است و تنها از راه «همکاری با آژانس[بین‌المللی انرژی اتمی] وجامعه جهانی» شدنی است: «چیزی فراتر از تعهدات ایران از ایران درخواست نکرده‌ایم. آن را که برنامه هسته‌ای‌اش پاک است،از محاسبه چه باک است.»

حسن روحانی مردادماه امسال در مراسم تحلیف خود درمجلس شورای اسلامی گفت: « به صراحت می‌گویم اگر پاسخ مناسب می‌خواهید، نه با زبان تحریم که با زبان تکریم با ایران سخن بگویید.»

دراین گفت‌وگو، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به روشنی می‌گوید که سیاست فشارومذاکره، همچنان ادامه خواهد داشت. او این سیاست را تناقضی در تمایل برای مذاکره با ایران نمی‌داند. این دیپلمات باسابقه آمریکایی، در این گفت‌وگو که به زبان فارسی انجام شد، در مورد تحریم‌ها می‌گوید: «تحریم‌ها با حرف زدن برداشته نخواهند شد. بله، با روی کار آمدن حجت الاسلام دکتر روحانی به شکلی محتاطانه امیدوار شدیم اما احتیاط شرط عقل است و ایران باید به سوی رفع نگرانی‌های بین المللی گام بردارد تا تحریمها برداشته شوند. ما هم اهل تنش‌زدایی هستیم و بهترین راه آن این است که ایران با هدف تعامل وارد عمل شود. اما باید تاکید کنم که از حرف تا عمل یک آسمان فاصله دارد.»

آلن ایر، که حدود ۲۰ سالی است که وارد وزارت خارجه آمریکا شده، سالها درسفارت ایالات متحده در دوبی مشغول به کار بود و در مذاکرات هسته‌ای فروردین ماه درشهر«آلماتی» نیز از اعضای هیات آمریکایی بوده است. او در دانشگاه ادبیات خواند و از ‌همان زمان دانشجویی شیفته ایران و زبان فارسی شد. آقای ایر که هم‌اکنون به عنوان سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا در لندن ساکن است، درمورد چگونگی آشنایی خود با زبان فارسی وایران به ایران‌وایرمی‌گوید: «حدود ۳۰ سال پیش عاشق مردم و تمدن ایران، ادبیات و زبان فارسی شدم.» سعدی، حافظ، خیام و مولانا شعرای محبوب او هستند و می‌گوید بر آن است که بیشتر فردوسی بخواند اگر چه بسیاری از کلماتش را دشوار مییابد.

او همچنین درباره دلبستگی‌های شخصی و رابطه‌اش با غذا، کتاب وسینمای ایران می‌گوید:«غذای ایرانی را دوست دارم، اگر دستپخت عالی باشد، به‌ ویژه فسنجان و جوجه کباب. از دایی‌جان ناپلئون خیلی‌خوشم میآید، هم کتابش را خوانده‌ام و هم فیلمش را دیده‌ام. سالها دراطراف محله «وستوود» (درلس‌آنجلس) زندگی می‌کردم و همیشه به کتابفروشیهای(ایرانی) محلی میرفتم. آخرین فیلم ایرانی که تماشا کردم روی دی.وی.دی، فیلم «طلاومس» بود که خیلی خوب بود.»

مشروح این مصاحبه را می خوانید:

  •  آقای روحانی در کنفرانس مطبوعاتی پس از انتخابات گفتند که یک دستور کار دوگانه بین دولت آمریکا و کنگره وجود دارد که یکی از مذاکره حرف میزند و دیگری خواستار فشار بر ایران است. آیا واقعا چنین دستور کاری وجود دارد؟

هیچ اینطورنیست. ممکن است سوءتفاهم شده باشد. سیاست ما همیشه دوگانه بوده است؛ یعنی سیاست دو مسیره فشار و مذاکره. فشار ادامه دارد و همزمان، همانگونه که آقای اوباما بارها بیان کرده است، ما واقعا مشتاق گفت‌وگو در مورد برنامه هسته‌ای ایران هستیم. پس هیچ تناقضی در سیاست ما موجود نیست.

  •  چگونه دولت آمریکا می‌خواهد هم از فشار بیشتر بر ایران از راه وضع تحریم‌های جدید سخن بگوید و هم انتظار داشته باشد مذاکره‌ها به جایی برسند؟

اول از همه نباید فراموش کنیم که این مساله تنها مربوط به آمریکا و ایران نیست. این جامعه جهانی است که در برابر پایبند نبودن ایران به تعهدات هسته‌ای خود، با این نظام وسیع تحریمها وارد عمل شده است و باورمان این است که این تحریم‌ها در تصمیم ایران برای بازگشت به میز مذاکرات، اثر داشته است. جامعه جهانی نمی‌تواند در مورد ماهیت و خطر برنامه هسته‌ای ایران و برطرف نشدن نگرانی‌هایش بی‌اعتنا باشد. ما برخلاف گفته های جناب آقای دکتر روحانی، نه با زبان تهدید نه با زبان تکریم، اما با زبان تعامل می‌خواهیم با ایران مذاکره کنیم. اگر ماهیت برنامه هسته‌ای ایران صرفا صلح‌آمیز باشد، همکاری ایران با آژانس و با کشورهای«P5+1» کارآسانی است و همراه با این همکاری و رفع نگرانیها، تحریم‌ها برداشته خواهد شد.

نباید ناگفته بماند که برخی از این تحریمها ابزار و اقدامی است که از سوی جامعه جهانی، از جمله شورای امنیت سازمان ملل متحد و از سوی قطعنامه‌های آن وضع شده است. به محض اینکه ایران به شکل محتوایی و جدی در مورد برنامه خود با ما تعامل کند، تحریم‌ها لغو خواهند شد. اما تنها با تمرکز بر موضوع تحریم‌ها، نباید از مرحله پرت شویم. اصل مطلب این است که ایران باید به جامعه جهانی نشان دهد قصد ساخت بمب هسته‌ای ندارد.

  •  دقیقا ایران باید چه کار کند تا زمینه برداشتن تحریم‌ها آماده شود؟​

آسان است، مثل آب خوردن؛ همکاری، همکاری با آژانس و جامعه جهانی. چیزی فراتر از تعهدات ایران از ایران درخواست نکرده ایم. آن را که برنامه هسته‌ای‌اش پاک است، از محاسبه چه باک است.

  •  آیا آمریکا با اینکه ایران بتواند به غنی‌سازی در سطح ۳.۵ درصد ادامه دهد درحالی که نظارت کاملی بر برنامه هسته‌ای آن وجود داشته باشد، موافقت خواهد کرد؟ یاخواستار توقف غنی‌سازی به شکل کامل است؟ یا این موضوعی است که در مذاکرات باید توافق شود؟

طرف ما رسانهای مذاکره نمی‌کند و درمورد جزییات مذاکرات نمی‌توانم اظهار نظر کنم. اما به این نکته بسنده می‌کنم که همه ما بارها حق ایران برای استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای در برنامه غیر نظامی را به رسمیت شناخته‌ایم. ولی ایران به عنوان کشورعضو «ان.پی.تی»، هم حقوق و هم تکالیف و وظایفی دارد و نظر نهاد ذی صلاح، یعنی آژانس[بین المللی انرژی اتمی] این است که ایران در حالت نبود پایبندی به تعهدهای «ان.پی.تی» خود است. انتظار ما از ایران منحصر به فرد نیست و مانند انتظار همه کشورهای عضو «ان.پی.تی» است. اما اقدامات جهانی عیله ایران به اندازه بی‌توجهی ایران به این تعهدها است. امید ما این است که دولت جدید ایران به شکل جدی وارد مذاکرات شود تا این مشکل حل و فصل شود.

  •  چرا به نظر شما مذاکرات هسته‌ای در زمان آقای سعیدجلیلی و ریاست جمهوری احمدی نژاد نتیجه نداد و سبب رفتن پرونده ایران از آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای امنیت و در پی آن، وضع تحریم‌های پیاپی شورای امنیت و تحریم‌های اضافی امریکا شد؟

من نمی‌توانم در مورد چرایی تصمیم‌های پیشین ایران ابراز نظر کنم وچنین کاری ما را به جایی نمی‌برد. مهم این است که ایران از این فرصت حداکثر استفاده را ببرد. همانگونه که آقای اوباما بیان کرد، انتخابات اخیر نشانگر آن است که مردم ایران خواستار تغییر مسیرشده‌اند و به امید خدا، دولت تازه روی کارآمده به صدای رسای مردم خود گوش خواهد داد و به شکل مثبت و سازنده با جامعه بین المللی تعامل خواهد کرد. آن چه مسلم و روشن است اینکه آمریکا تمایل دارد با ایران مذاکره و تعامل کند، چه در قالب P5+1 ، چه در قالب دوجانبه.

  •  آیا دولت آمریکا حاضر است در سطح سران یعنی آقای روحانی و آقای اوباما وارد مذاکره شود؟

حالا فایده ندارد درمورد جزییات مذاکرات بالقوه صحبت کرد. آنچه رییس جمهور اوباما بیان کرده، این است که هم دولت آمریکا و هم جامعه بین المللی حاضرند به‌شکل مستقیم با دولت ایران تعامل کنند. امید ما این است که دولت جدید چنین آمادگی را دارد تا از راه دیپلماسی فعال و پویا، نگرانی‌های موجود درمورد ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته‌ای ایرا ن برطرف شود و انشاالله دوباره اقتصاد ایران میتواند به نظام اقتصادی بین المللی بپیوندد. به قول معروف، «گفت پیغمبر که چون کوبی دری، عاقبت زان در برون آید سری.»

  •  پاسخ سربالا میدهید آقای ایر. آیا این آمادگی در آمریکا برای شروع مذاکرات مستقیم وجود دارد؟ حتا پشت پرده؟ ویا در سطح وزرای خارجه؟

خیر، پاسخ من ممکن است مطلوب مخاطب نباشد اما جواب سربالا نیست. به هرحال، من سعی نکردم از پاسخ دادن به پرسشتان فرار کنم. دولت آمریکا گفته است که اهل مذاکره هستیم، چه در قالب مجامع بین‌المللی، چه به شکل مستقیم و ما تنها نیستیم. روسای کشورهای مختلف گفته‌اند که حاضرند با دولت جدید مذاکره و مفاهمه کنند. ما نباید دنبال فرعیات برویم و اصول را فراموش کنیم. اصل مطلب این است که نه تنها آمریکا، بلکه بیشترملت‌های دنیا از وضعیت کنونی برنامه هسته‌ای ایران سخت نگرانند و در پی آن هستند که ایران این نگرانی‌های فزاینده آنها را از راه همکاری و پایبندی به الزامات‌شان رفع کند.

تحریمها با حرف زدن برداشته نخواهند شد. بله، با روی کارآمدن حجت الاسلام دکتر روحانی، به شکل محتاطانه امیدوار شدیم اما احتیاط شرط عقل است و ایران باید به سوی رفع نگرانیهای بین‌المللی گام بردارد تا تحریم‌ها برداشته شوند. ما هم اهل تنش‌زدایی هستیم و بهترین راه آن این است که ایران با هدف تعامل وارد عمل شود. اما باید تاکید کنم که از حرف تا عمل یک آسمان فاصله دارد. اجازه دهید اضافه کنم که گروهP5+1 پیشنهاد جدی روی میز گذاشته که هنوز منتظر پاسخ محتوایی از ایران هستیم.

  •  بسیاری می‌پرسند چرا آمریکا و جامعه بین المللی در مورد پاکستان، هند و یا اسراییل که دهها کلاهک اتمی در منطقه دارند نگران نیستند، اما از ایران که به گفته مقامات و آژانس بین المللی انرژی اتمی، برنامه انرژی اتمی صلح آمیز دارد نگران هستند؟ چرا شما چنین حساسیتی را در مورد اسراییل و پاکستان ندارید؟ آیا واقعا خطر پاکستان از ایران کمتر است؟ پاکستان به گفته برخی از مقامات آمریکایی، خطر اول سیاست خارجه آمریکا به شمارمی‌رود. حضور القاعده در این کشور و اقدامات ضدآمریکایی آنها قابل مقایسه با ایران نیست.

رییس جمهوری آقای اوباما بیان کرده که مایل است همه کشورهای دنیا از جمله آنهایی که یادآورشدید، وارد معاهده ان.پی.تی شوند. آقای اوباما در مورد خطرهای بمب هسته‌ای بارها سخن گفته است. نهاد ذی صلاح، یعنی آژانس، ایران را پایبند به تعهدات خود نمی داند. این موضوع برای شورای امنیت، یعنی قضاوت جمعی جامعه جهانی آن اندازه مهم بود که بسیج شده‌اند و این قطعنامه‌ها را تصویب کرده‌اند. بله خطرهای دیگری هم هست؛ این که برهیچ کسی پوشیده نیست و دولت آمریکا با متحدانش درمورد اینها هم وارد میدان شدهاند. شما تلاش می‌کنید موضوع را به عنوان ضدیت آمریکا با ایران جلوه دهید اما موضوع خیلی پیچیده تر از آن است.

  • مردم ایران از تحریم‌ها رنج می‌برند و زندگی آنها دستخوش تغییر جدی شده است. آیا فکر نمی‌کنید اگر رییس جمهور اوباما بخشی از تحریم‌هایی که خود امضا کرده است را برمی‌داشت، اقدام خیلی موثری برای باز کردن زمینه مذاکرات بود؟

بله، ما از رنج مردم ایران خوب آگاه هستیم و قابل انکار نیست که بخشی از این رنج در اثر تحریم است و برخی در اثر سوء مدیریت و علل دیگر. این رنجش مردم ایران مایه تاسف ماست. اما مردم بقیه دنیا را هم نباید فراموش کرد که دولتهایشان به نمایندگی آنها، از برنامه هسته‌ای ایران ابراز نگرانی کرده‌اند. دولت ایران مردم خود را در جامعه جهانی نمایندگی می‌کند و این تحریم ها نتیجه سیاستها و تصمیمهای دولت ایران است. باید اضافه کنم که برخلاف ادعای بعضیها، تحریم متوجه دارو و غذا نیست و خیلی تلاش کرده‌ایم تا شرکتهای بین‌المللی خوب از این آگاه شوند. به تازگی هم برخی تحریمهای مربوط به ابزارهای کامپیوتری را در راستای هدفمان که برقراری ارتباط بیشترمردم ایران با هم و با بقیه دنیا است، لغو کرده‌ایم.

  •  هم اکنون بانکها در اروپا و حتی آسیا و چین به دلیل این که از محدودیت‌های انتقال مالی باخبر هستند، از تن دادن به هرگونه قرارداد تبادل مالی با ایران هراس دارند. شرکتهای دارویی و غذایی هم از هراس اینکه مبادا قوانین تحریم را زیرپا بگذارند، با آنها مبادله نمی‌کنند. آیا کمبود دارو و مشکلاتی که برمردم در این زمینه می‌رود ربطی به تحریم‌ها ندارند؟

سوال خوبی است. همانگونه که حضورتان عرض کردم، ما از هیچ تلاشی دریغ نکرده‌ایم تا شرکای بین‌المللی خوب درک کنند چه معامله‌هایی قانونی‌اند و کدام قانونی نیستند. شما واقفید که وزیر بهداشت در دولت سابق، پیش ازعزل شدنش ادعا کرده است که اعتبارهای تعیین شده برای ورود دارو برای مصارف دیگری استفاده شده بود.

  •  یعنی شما می‌گویید محدودیتهای دارویی و غذایی ربطی به تحریمها ندارند و به روال گذشته، شرکتهای ایرانی می‌توانند دارو تهیه کنند؟

توضیح واضحات است که بگوییم تحریمها تاثیرگذارهستند اما جدا کردن اثر آن از عوامل دیگر مانند سوء مدیریت، کار آسانی نیست. ولی همانگونه که در بالا عرض کردم، صحبت از تحریم‌ها و پیامدهای آنها بدون بیان هدف و علت این تحریم‌ها کار درستی نیست. کشورهای جامعه بین‌الملل محض رضای خدا این تحریمها را وضع نکرده‌اند. این اقدام را در اثر خطر بی‌توجهی ایران به تعهدهای الزام‌آور هسته‌ای خود انجام دادند و به امید خدا دولت ایران برآن شود که با همکاری و تعامل، این نگرانی‌ها را رفع کند و دوباره عضو فعال اقتصاد بین‌المللی شود.

  •  شما نامه صدها تن از ایرانیان را به آقای اوباما، به ویژه نامه بیش از ۵۰ تن از زندانیان کنونی و پیشین سیاسی را در مورد تحریم‌ها خوانده‌اید؟ 

بله، این نامه ها را که خواندم و به نظر نویسندگان این نامه ها خیلی احترام میگذارم. اما غافل از آن نمانیم که این تحریم‌ها هم نماد اراده و خواست مردم و ملتهای مختلف است که سخت از برنامه هسته‌ای ایران نگران هستند و قطعنامه‌های متعدد شورای امنیت ملل متحد هم نشانگر خواست و ترس مردم دنیا است، اینگونه نیست؟ این نامه ها را نادیده نمی‌گیریم اما از سوی دیگر، این قطعنامه ها هم شوخی بردار نیستند. این نماد اراده راسخ جامعه جهانی در قبال برنامه هسته‌ای ایران است. ناگفته نماند که ادعای ایران این است که برنامه‌شان صرفا صلح‌آمیز است، پس چرا همکاری نکند؟

  •  آیا آقای اوباما این نامه ها را دیده است؟

محتمل است که از وجود این نامه‌ها آگاه است اما نمی‌دانم اگر ترجمه متن آنها را خوانده است. می‌توانم پیگیری کنم و به شما پاسخ دهم.

  •  ممنون از پیگیری. نظر شما در مورد انتخاب جواد ظریف به عنوان وزیر خارجه ایران چیست؟ آیا او را از نزدیک می‌شناسید؟

ابراز نظر من در مورد شخصیت این و آن کار درستی نیست.  دکتر روحانی حق تعیین تیم خود را دارد و در حال گماردن اعضای تیمش است. به امید خدا این کار به‌ زودی تمام شود. چون همانگونه که حضورتان عرض کردم، امید ما این است که دولت جدید پس از تشکیل، به شکل محتوایی با جامعه بین المللی تعامل کند تا به راه حلی در مورد برنامه هسته‌ای آن برسیم. به قول آذریها «وقت آلتی دیر، بیز پیاده(vaqt atli dir, biz piyade)».

  •  اما آیا تا به حال با ایشان ملاقات کرده‌اید؟ برای نمونه،هنگامی که درنیویورک بودند؟

خیر من تا کنون از این لذت محروم شده‌ام.

  • دوست دارید به تهران سفر کنید؟ فکر میکنید این اتفاق به زودی بیفتد؟

داغ ما را تازه نکن با این حرفها. حتما آرزوی رفتن به ایران دارم. اما به قول معروف، اول چاه رو بکن بعد مناره بدزد. نخست ظرفیت بالقوه ایران بالفعل شود، مساله ایران حل بشود و ایران دوباره نقش سازنده‌ای در منطقه و دنیا ایفا کند، انشاءالله آن وقت آنجا بروم.

 

130308131119 shaheed 304x171 un حمله های تازه ایران به گزارشگر ویژه سازمان ملل

فدراسیون بین المللی جامعه‌های حقوق بشر و سازمان عضو جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران تاسف خود را از اظهارات اخیر مسئولان بلندپایه ایران در مخالفت پیگیر با ماموریت گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران ابراز می کنند. این دو سازمان بر این نظر هستند که دیدار گزارشگر دکتر احمد شهید از ایران گام بسیار مثبتی به جلو برای مشارکت ایران در گفتگویی سازنده در باره حقوق بشر با جامعه بین المللی خواهد بود.

نمایندگان جمهوری اسلامی ایران در روزهای گذشته اعلام کردند که دکتر احمد شهید اجازه دیدار از ایران را نخواهد یافت. آقای عباس عراقچی، سخنگوی وزارت امور خارجه، در روز ۵ شهریور ۱۳۹۲ (۲۷ آگوست ۲۰۱۳) اعلام کرد ایران احمد شهید را «گزارشگر منصفی» نمی داند. در همان روز، آقای محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق‌بشر قوه قضائیه، اعلام کرد که درخواست دکتر شهید جدی» تلقی نخواهد شد. این اظهارات در پی ارسال دو نامه گزارشگر ویژه به دفتر ریاست جمهوری حسن روحانی برای درخواست دیدار از کشور انجام شده است.

عبدالکریم لاهیجی، رییس فدراسیون بین المللی جامعه‌های حقوق بشر، گفت: «مطلب تازه‌ای در اظهارات اخیر مسئولان ایران نیست. این اظهارات تنها نشان می دهد که دولت تازه جمهوری اسلامی ایران قصد ندارد بیش از دولت قبلی با سازمان ملل همکاری کند. این سیاست منجر به انزوای روزافزون ایران شده و می تواند به گسترش خشم مردم ایران بیانجامد که باید فشار اصلی ناشی از این وضعیت را تحمل کنند.»

مجمع عمومی سازمان ملل شصت و هشتمین اجلاس خود را در ظرف چند هفته آینده آغاز می کند. دکتر شهید نیز باید گزارش خود در باره وضعیت حقوق بشر در ایران را به اجلاس ارایه کند. در گذشته، با خودداری دولتمردان از دادن اجازه دیدار از ایران، دکتر شهید ناگزیر عدم همکاری آنها را گزارش داده و موارد نقض فاحش حقوق بشر از جمله حبس خودسرانه مدافعان حقوق بشر و مخالفان، شکنجه، اعدام در انظار عمومی و غیره را محکوم کرده است.

article 9967c951e21ea30f 1332539027 9j 4aaqsk آيا پايان کار بشار اسد فرا رسيده است؟ حسن هاشميان

حسن هاشمیان – ویژه خبرنامه گویا

اگرچه سقوط بشار اسد در برنامه حمله نظامی مطرح نشده است و حتی برخی مسؤولان غربی به وضوح از نبود چنین هدفی در این حمله سخن گفته‌اند٬ اما اگر حمله نظامی طبق اهداف محدود خود پیش برود٬ وضعیت جنگ و معادله قوا را در داخل سوریه به شکل قابل توجهی به نفع مخالفان تغییر خواهد داد و زمینه را برای ژنو۲ فراهم می‌کند که در آن بحث رفتن بشار اسد مورد مناقشه قرار خواهد گرفت

در فاصله کمتر از دو هفته در روزهای آینده ٬ جهان شاهد یک اتحاد جدید بر علیه بشار اسد حاکم سوریه خواهد بود تا یک حمله نظامی را بر ضد وی به رهبری امریکا و هم پیمانان آن سامان دهند.در این حمله اگرچه روسیه و چین شرکت ندارند اما برای جلوگیری ازآن٬ این دو کشور عضو دائم شورای امنیت ٬کاری به غیر از محکومیت انجام نخواهند داد. ایران نیز در سایه نخستین گام های دولت «تدبیر و امید» حسن روحانی تلاش خواهد کرد خود را از هرگونه مداخله در نزاع های منفی منطقه ای و بین المللی دور نگه دارد. در ایران اگرچه خامنه ای و برخی از فرماندهان سپاه تمایل دارند در کنار هم پیمان دیرینه خود بشار اسد وارد عمل شوند اما از یک سو شرایط فعلی این کشور و به ویژه صداهایی که درباره اوضاع اقتصادی از رشد منفی بالای ۵ در این کشور پرده برداشتند ٬ و ناتوانی یک رویارویی در برابر حمله نظامی امریکا از سوی دیگر٬ موجب می شود جمهوری اسلامی کار مهمی برای بشار اسد انجام ندهد. ضمن اینکه راه رئیس جمهور جدید ایران برای هرگونه انفتاح در روابط با غرب و هدایت «مدبرانه» پرونده هسته ای٬ با ورود ایران به منازعه سوریه بسته خواهد شد.

در این حمله نظامی به نظر می رسد که رئیس جمهور سوریه تنها مانده است. حتی حزب الله لبنان به دلیل وضعیت پیچیده آن در کشور خود و جنبش حماس در فلسطین نخواهند توانست به یاری او بشتابند مگر اینکه بشار اسد تلاش کند اسرائیل را درگیر این جنگ کند که در آن صورت حزب الله لبنان و حتی حماس فلسطین در کنار وی وارد عمل خواهند شد.اگر چنین اتفاقی بیافتد ٬ ایران ملاحظات سیاسی شرایط جدید خود را کنار خواهد زد و درگیر این جنگ خواهد شد. اما به دلیل دورنمای استراتژیک این موضوع که ممکن است حمله نظامی به سوریه را از یک هجومی با اهداف محدود ٬ به یک حمله گسترده برای سقوط بشار اسد تبدیل کند٬ حاکم سوریه را وامی دارد از درگیر کردن اسرائیل در این جنگ پرهیز کند.

در این میان افکارعمومی جهان عرب نه فقط به یاری بشار اسد نخواهد رسید٬ بلکه به شدت بر ضد او خواهد بود و از چنین حمله ای حمایت خواهد کرد. وضعیت امروز رئیس جمهور سوریه از نظر افکار عمومی منطقه از صدام حسین در سال ۲۰۰۳ و حتی از قذافی در سال ۲۰۱۱ هم بدتر است. شاید بخش کوچکی از هواداران دولت نوری مالکی در عراق از او حمایت کنند٬ موضوعی که موجب می شود کشور عراق از معدود کشورهای منطقه باشد که در اقدامات جنگی با حمله امریکا به سوریه همراهی نکند و در کنار لبنان٬ مرزهای این دو همسایه سوریه برضد رژیم این کشور مورد استفاده امریکا و هم پیمانان آن قرار نگیرد. اما اردن و ترکیه نقش فعالی در این حمله ایفا خواهند کرد.

بشار اسد به حمله با سلاح شیمیایی نیاز داشت

بدون اینکه بخواهم منتظر نتیجه بازرسان سازمان ملل درباره به کارگیری سلاح شیمیایی در حومه دمشق بمانم٬ دلایلی را بررسی می کنم که فرضیه کاربرد سلاح شیمیایی از سوی رژیم سوریه را قوی می کند.از دو ماه پیش و بعد از پیروزی های بشار اسد در شهر قصیر و به دنبال آن شهر حمص٬ رئیس جمهور سوریه تصور می کرد که معادله ای را بر روی زمین خلق کرده است که می تواند براساس آن وارد گفتگوهای ژنو۲ شود و خواسته خود را به کرسی بنشاند. درست در همین زمان دولت های غربی کمک های تسلیحاتی خود را به ارتش آزاد سوریه آغاز کردند و همزمان با آن ترکیب شورای ائتلاف ملی سوریه (شورای مخالفان) اندکی تغیر کرد و احمد جربا مرد شماره یک عربستان سعودی بعنوان رئیس این شورا انتخاب شد. این کار بدان معنا بود که نه فقط عربستان سعودی و چند کشور دیگر هزینه سلاح ارسالی به ارتش آزاد را تقبل می کنند٬ بلکه به دولت های غربی اطمینان می دهند که چنین سلاحی به دست اسلام گرایان تندرو نخواهد افتاد. بعد از این تغیرات سلسله پیروزهای بشار اسد در حومه شهر حلب متوقف شد و جنگ به شکل غافلگیرانه ای به زادگاه حاکم سوریه یعنی شهر لاذقیه کشیده شد. مخالفان بشار اسد پیروز های حیرت انگیزی در حومه لاذقیه به دست آوردند و جاده استراتژیک جنوب – شمال را قطع کردند. سلاح های جدید به مخالفان این امکان را داد که چندین جنگنده نیروی هوایی بشار اسد را ساقط کنند.پیروزی های لاذقیه نیروهای موجود در حومه دمشق به ویژه غوطه شرقی و غربی را در برابر نیروهای اسد مقاومتر ساخت. اسد امید داشت بعد از پیروزی های قصیر ٬ همراه با نیروهای حزب الله لبنان به حلب حمله ور شود و این شهر مهم را آزاد کند و در مرحله پایانی دمشق را از محاصره خارج سازد و مخالفین خود را فقط در روستاها محدود کند. اما مسلح کردن مخالفان توسط دولت های غربی خواب وی را پریشان کرد و توازن قوا را یک بار دیگر به نفع مخالفان رقم زد. نیروهای بشار اسد نه فقط نتوانستند دمشق را از محاصره خارج کنند بلکه روزانه شاهد درگیری های اساسی در مهمترین مناطق پایتخت بودند و اجزائی از منطقه زینبیه به دست گروه های مسلح افتاد.در این میان تنها وارد کردن «سلاح شیمیایی» می تواند معادله جنگ را به نفع بشار اسد حفظ کند یا حداقل توازن قوا را با موضوع سلاح شیمیایی در برابر سلاح جدید مخالفان برابر کند.

دلیل دیگر نشان می دهد به کاربرنده سلاح شیمیایی به خصوص درباره زمان آن٬ شناخت کاملی از جامعه غربی دارد. کسی که زبان انگلیسی را خوب می داند ٬ شبکه های مهم انگلیسی زبان را دنبال می کند و از تقویم کاری پارلمان انگلستان و کنگره امریکا اطلاع داشت و می دانست که نخست وزیر انگلیس چه زمانی به تعطیلات می رود و در همین مدت تعطیلات بود که دستور حمله با سلاح شیمیایی را صادر کرده است تا واکنش ها در برابر وی به گذر زمان سپرده شود. پارلمان انگلستان تا دوم سپتامبر آینده و کنگره امریکا تا ۹ سپتامبر تعطیل خواهد بود.

بشار اسد یک بار قبلا در ماه ژوئن گذشته از سلاح شیمیایی استفاده کرده بود موضوعی که امریکا آن را تأیید کرد اما اقدامی انجام نداد و این موضوع حاکم سوریه را به این تصور غلط انداخت که این بار هم اقدامی بر علیه وی صورت نخواهد گرفت.

وضعیت حمله امریکا از نظر نظامی

حمله نظامی امریکا به سوریه اگر عملی شود٬ در مرحله اول از سوی ناوگان ششم امریکا در دریای مدیترانه با موشک های کروز و تام هوک خواهد بود که ۱۵۰ هدف مهم نظامی و لژستیکی را در داخل سوریه تحت ضربات سنگین خود قرار خواهد داد. این اهداف شامل مراکز دفاع هوایی٬ فرودگاه ها٬ پایگاه های پرتاب موشک ٬ ستادهای فرماندهی و اداره عملیات٬مرکز رادار و مهمترین پایگاه های سپاه چهارم سوریه که توسط ماهر اسد برادر بشار اسد فرماندهی می شود و وظیفه حمایت از شهر دمشق را به عهده دارد٬ می شود. در این راستا اگر دو منطقه «جبل قاسیون» در بلندهای دمشق که محله استقرار توپخانه سازمان یافته بشار اسد است و پادگان نظامی «المزه» مورد هجوم قرار گیرد٬ تا حدودی میتوان گفت که معادله جنگ سوریه به شکل قابل توجهی به نفع مخالفان تغیر خواهد کرد.

همچنین سوریه از یک دفاع ضد هوایی نسبتا خوبی برخوردار است. اگر حمله نظامی امریکا بتواند این دفاع ضد هوایی را فلج کند در آن صورت پشتیبانی جنگنده های بشار اسد ضعیف خواهد شد و به دنبال آن دو فرودگاه حلب و نیرب که تاکنون توانسته اند از طریق حمایت نیروی هوایی در برابر ارتش آزاد مقاومت کنند٬ به دست مخالفان سقوط خواهد کرد و با سقوط این دو فرودگاه شهر حلب کاملا در اختیار مخالفان قرار خواهد گرفت.باید توضیح داد که سوریه ۱۴ فرودگاه نظامی و غیر نظامی دارد که بخش عمده آنها در دست نیروهای دولتی است و یکی از دلایل طولانی شدن جنگ در سوریه ٬ این مسأله بوده که مخالفان نتوانستند فرودگاه های قابل توجهی را به تصرف خود دربیاورند.

با فلج کردن ضد هوایی سوریه احتمالا مرحله دوم حمله نظامی آغاز خواهد شد و آن استفاده از پایگاه های اردن و ترکیه است. در این مرحله جنگنده ها وارد کارزار خواهند شد و با ورود آنها به حریم هوایی سوریه ٬ دیگر خبری از جنگنده های رژیم سوریه نخواهد بود.این موجب می شود که نیروهای ارتش آزاد فرصت تحرک بیشتر به دست بیاورند و مناطقی را تحت تصرف خود بگیرند. هرگاه ابعاد حمله امریکا در دو مرحله خود بیشتر و عمیق تر باشد ٬ میزان تصرف مناطق و شهرهای جدید توسط نیروهای ارتش آزاد بیشتر خواهد بود. در این حمله آنچه که مهم است باید دید که امریکا و متحدان خود می خواهند تا کجا ادامه دهند.

حمله نظامی امریکا و پیامدهای سیاسی آن

همزمان با بالا گرفتن زمزمه های حمله به سوریه ٬ ۱۲ کشور که به عنوان «ستون اصلی دوستان سوریه» معروف هستند٬ در ترکیه گردهم آمده اند تا شرایط فعلی و آینده سوریه را بررسی کنند. این کشورها شامل امریکا ٬ ترکیه٬ فرانسه٬ انگلیس٬ آلمان٬ عربستان سعودی٬ امارات٬ قطر٬ ایتالیا٬ سوئد٬ اسپانیا و مصر می باشند که با وجود داشتن اختلاف نظر درباره اوضاع مصر ٬ اما درباره وضعیت سوریه کاملا با یکدیگر اتفاق نظر دارند. همچنین نمایندگان شورای ائتلاف ملی سوریه به رهبری احمد جربا در این جلسه حضور داشتند. آنچه که از محتوی این جلسه بر می آید٬ شرکت کنندگان در این جلسه بر محورهای زیر به توافق رسیدند:

۱-دولت انتقالی برای اداره امور سوریه با در نظر گرفتن احتمال فروپاشی نظام سیاسی حاکم هر چه زودتر تشکیل شود. در این میان اعضای شورای ائتلاف ملی سوریه تنها نامزد خود برای تصدی مقام نخست وزیری را در ۱۳ سپتامبر آینده به مجلس خود معرفی خواهند کرد. این فرد که احمد طعمه نام دارد هم اکنون در استانبول به سر می برد و از وی خواسته شده برنامه ای برای اداره سوریه بعد از بشار اسد ارائه کند.
۲-دولت انتقالی باید قدرت آن را داشته باشد که بر امور اداره کشور کاملا مسلط شده و از هرج و مرج یا سیطره اعضای القاعده جلوگیری کند.
۳-با چنین دولتی و در شرایط جدید بعد از حمله امریکا و هم پیمانانش به سوریه٬ نمایندگان شورای ائتلاف ملی سوریه به ژنو۲ خواهند رفت و در این صورت اجلاس ژنو۲ تنها به بررسی وضعیت سوریه بعد از بشار اسد خواهد پرداخت.
۴-حمله نظامی و نتایج آن این شرایط را بر بشار اسد و متحدین او تحمیل خواهد کرد.

بنابراین اگرچه سقوط بشار اسد در برنامه حمله نظامی مطرح نشده است و حتی برخی مسؤولان غربی به وضوح از نبود چنین هدفی در این حمله سخن گفته اند٬ اما اگر حمله نظامی طبق اهداف محدود خود پیش برود٬ وضعیت جنگ و معادله قوا را در داخل سوریه به شکل قابل توجهی به نفع مخالفان تغیر خواهد داد و زمینه را برای ژنو۲ فراهم می کند که در آن بحث رفتن بشار اسد مورد مناقشه قرار خواهد گرفت. در چنین شرایطی می توان گفت که رئیس جمهور سوریه به پایان خود نزدیک می شود.

ahmadi nejad roohani 01 همه مدارك قلابي مردان جمهوري اسلامي

بهمن احمدی اموی – ۲۴ مهر ۱۳۸۷

وقتی لاریجانی رئیس مجلس در شیراز به دانشجویانی که نسبت به بی‌تفاوتی مجلس در مقابل مدرک قلابی کردان ، وزیر کشور ، اعتراض داشتند ،گفت : ” از این مدارک جعلی فراوان داریم ” ، یاد گفته یکی از مدیران پیشین جمهوری اسلامی افتادم که زمانی به من گفته بود :” در مجلس دوم مصوبه‌ای گذرانده شد تا بر اساس آن ۱۲۰ نفر ، که اسامی همه آنها در آن مصوبه آمده بود ، از این امکان برخوردار شدند که بدون گذراندن مراحل عادی و شرکت در کنکور دوره‌های تخصصی پزشکی و رشته‌های دیگر را در مقطع فوق لیسانس و پس از آن دکترای ( عمومی و تخصصصی) بگذرانند . از این مدیر که خود نیز از این امکان استفاده کرده بود ، پرسیدم چه احساسی داشتی که بدون طی کردن مراحلی وارد دوره تخصص پزشکی شدی ؟ جواب داد: ” حقمان بود . ” و با خنده ادامه داد : ” تازه من سه بار رشته تخصصی خودم را بعد از یکی- دو ترم تغییر دادم تا آن رشته‌ای را که مورد علاقه‌ام بود ، انتخاب کنم .” او حالا به دور از غوغای وزارت و وکالت در مطبش بیماران را معاینه می کند . بسیاری از این ۱۲۰ نفر بعدها جزو مقامات ارشد تصمیم سازی و تصمیم گیری در دولت‌های ، خاتمی و احمدی نژاد شدند.

چندی پیش که موضوع جعلی بودن مدرک کردان تازه رو شده بود یکی از سردبیران روزنامه‌های اصلاح طلب هم به طور ضمنی به همین حرف یک ماه بعد لاریجانی اشاره کرد که از این مدارک یک شبه در ایران زیاد است . او نقل می کرد که در دانشگاهی که فوق لیسانس می خواند تعدادی از دوستانش از مقامات اطلاعاتی و امنیتی بودند که جسته و گریحته در کلاس‌های درس شرکت می کردند . وقتی از آنها دلیل بی نظمی هایشان را پرسیده بود ، یکی‌شان به او گفت :” فلانی ! ما از باوجدانها هستیم که سر برخی از کلاس‌ها شرکت می کنیم و امتحان‌ها را هم کم و بیش می دهیم . خیلی‌ها تماس می گیرند تا مدرک تحصیلی برایشان ارسال شود ،آن هم بدون اینکه در کلاسی و امتحانی شرکت کنند . یک مدرک درست و حسابی و معتبر از برخی دانشگاه‌های دولتی یا آزاد .”

اخیرا هم احمد شیرزاد ، نماینده مجلس ششم که حتما اطلاعاتی دارد ، در وبلاگش در باره مدرک فوق لیسانس و دکترای احمدی نژاد ابرازتردید کرده و موضوع صلواتی بودن مدرک دکترای او را پیش کشیده است . در همین ارتباط یک منبع موثق که ارتباط هایی با برخی از استادان دانشگاه علم و صنعت ، محل تحصیل احمدی نژاد ، دارد ،گفته است که روزی که قرار بود احمدی نژاد از تز دکترایش دفاع کند ، استادان راهنما و مشاور او رو به حاضرین گفتند : ” همه ما که اقای احمدی نژاد را می شناسیم . بنابراین نیازی به دفاع ندارند .”او به حاضرین گفت :” یک صلوات بفرستید .”و به این ترتیب ظاهرا بدون دفاع به ایشان نمره داده اند .”

به گفته این منبع آگاه ، حاضرین هم با فرستادن صلوات مهر تائیدی بر دفاعیه احمدی نژاد زدند .

احمدی نژاد در سال ۶۵ در مقطع فوق لیسانس عمران دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شد و در سال ۶۸ بدون داشتن دکترا عضو هیات علمی شد. اودر سال ۷۶ توانست دکترا بگیرد . او در فاصله سال‌های ۷۲ تا ۷۶ نخستین استاندار اردبیل هم بود . در واقع در همین دوران هم تدریس می کرد ، هم درس می خواند و هم استانداری می کرد و هم از رونامه‌ها و نشریات اصلاح طلب شکایت به دادگاه می برد و به عنوان شاکی هم در جلسات دادگاه می نشست .

اما شاید نابغه‌ترین فرد کابینه نهم ، جهرمی وزیر کار باشد . او ۲۰ ساله بود که در سال ۵۹ و ۶۰ فرماندار نور و سرپرستی فرماندار آمل را با هم برعهده داشت . درسال‌های ۶۱ تا ۶۳ یعنی در ۲۳ سالگی استاندار زنجان بود و تا ۲۷ سالگی استاندار لرستان و بین سال های ۶۷ و ۶۸ و در ۲۸ سالگی استاندار سمنان . با این همه مشغله و با توجه به تعطیلی دانشگاه‌های کشور برای حدود دوسال ، بعید است که او تا این زمان توانسته باشد لیسانسش را گرفته باشد . در فاصله چهار ساله ۶۸ تا ۷۲ اگر چه اوسمت‌های متعددی در مجمع تشخیص مصلحت داشته ،اما در سال ۷۲ عضو هیات امنای دانشگاه علوم پزشکی شیراز می شود . بدون هیچ ربطی به شیراز و پزشکی . اوحتی در تهران متولد شده بود . احتمالا خانواده‌اش از استان فارس و جهرم آمده بودند .

جهرمی در سال ۷۶ رئیس دانشگاه مدیریت واحد جنوب دانشگاه آزاد تهران شد . در هر صورت معلوم نیست او پس از این دوران مدیریتی ، چگونه به مدیریت استراتژیک علاقمند شد و دکترای آن را گرفت و یا اینکه پیش از آن گرفته بود و یا در همان زمانی که ریاست دانشکده مدیریت را داشت ، دکترای مدیریت گرفت؟

برخی ازمعتقدترین مردانی که در کوران پر تلاطم جمهوری اسلامی صیقل داده شدند ، این روزها زمامدار تمام عرصه‌های کشورند . سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و نظامی. همه آنها در تمام این ۳۰ سال نیز در بخش‌های کوچک و بزرگی ، تمام روز شب خود را برای رسیدن به آرمان‌هایشان گذاشتند . خیلی از آنها جوانی نکردند ،اما بعدها در دوران میان سالی هوای جوانی بر سرشان زد ، بعضی هاشان به خاطر تعهدی که برتر از تخصص بود کشور را آزمایشگاه تئوری‌های یک شبه و آزمون و خطا کردند و چون دیگر یارانشان در میان سالی و با آن همه مشغله کاری و فکری که داشتند و دارند، به فکر تخصص افتادند .

زمانی که تخصص نداشتند دیگران را به بهانه نداشتن تعهد به حاشیه راندند و حالا هم که تخصص دانشگاهی و مدارک متعدد را به دیوار اتاق‌ها و خانه‌هایشان آویزان کرده اند ، چون تعهد وتخصص را با هم دارند ، پس باز هم می توانند ایران را به عنوان یک الگویی جهانی معرفی کنند و به فکر مدیرت جهان باشند . آنها خود را برای همه دوران‌ها آماده کرده اند .

برخی از آنها در حالی که وزیر و وکیل و استاندار و نماینده مجلس وبسیاری جاهای حساس دیگر بودند چاره کار را در فرا خواندن استادان دانشگاه به دفاتر کارشان دیدند . روزنامه های اصلاح طلب در دوران خاتمی بارها نوشتند که کمالی وزیر دیپلمه کار در دوران هاشمی رفسنجانی یکی از آنها ست . به نوشته همین روزنامه‌ها او برای رفع خستگی در پشت بام وزارت کار تعدادی کبوتر داشت که بعضی وقت‌ها هم سری به آنها می زد .

اما بعضی‌ها زیرک تر از بقیه با پیدا کردن یکی دو واسطه راه شش – هفت ساله دوستان دیروز ورقیبان امروزشان را یک شبه و با خرید مدرک طی کردند . آن هم نه از داخل بلکه از خارج کشور و اتفاقا کشورهایی که در تمام این سال‌ها مظهر شیطان و فساد و نابودی بشریت و بدبختی مردم خاورمیانه وایران لقب گرفته بودند . تا حالا علی کردان ، وزیر کشور، سرآمد این دسته است . تا در آینده چه از پرده برون افتد ؟

آیا مردان جمهوری اسلامی نابغه هستند ؟ نگاهی گذارا به اقتصاد ، سیاست ، فرهنگ و مسائل متعدی که گریبان ایران را بواسطه مدیریت آنها گرفته ، پاسخ قانع کننده‌ای حتی به وفادارترین نیروهای جمهوری اسلامی نمی توان ارائه کرد .

اگر آنها نابغه نیستند و حتی قادر به اداره یک دستگاه ونهاد معمولی هم نیستند و برخی‌هایشان بنا به گفته آیت الله خمینی قادر به ادراه یک نانوایی نبودند ، چگونه توانستند با داشتن پست‌های پر مشغله‌ای چون سفارت ، وکالت ، وزارت و استانداری و معاونت وزیر هم زمان در دانشگاه‌های داخل و خارج کشور درس بخوانند و دکترا بگیرند و حتی نتوانند در مقابل خبرنگاران خارجی و در سفرهایی که می روند یکی دو جمله بدون غلط انگلیسی صحبت کنند . یکی دیگر از عجایب جمهوری اسلامی هم این است که جمع اضداد را ممکن کرده است .

عجب این که بسیاری از این مدیران ارشد و همیشه در صحنه که هم جای پایی در اداره کشور دارند و هم کرسی در دانشگاه ، عمدتا مدیریت استراتژیک و مدیریت بحران خوانده اند . اما در عمل کمترین اعتنایی به ابتدایی‌ترین آموخته‌های مدیریتی خود ندارند . آیا آنها واقعا این دوره های تخصصی را گذرانده اند ؟

برنامه پانورامای بی بی سی گزارشی تهیه کرده است که گفته می شود پس از حمله شیمیایی با مواد شبیه به بمب ناپالم دریک مدرسه درحومه حلب تهیه شده است. دراین گزارش تصاویرکودکان با سوختگی های شدید دیده می شود.

ویدیوی مربوط به این حادثه دریک دهکده درحوالی شهر حلب برداشته شده است و افراد را با سوختگی شدید نشان می دهد.خبر این حمله شیمیایی زمانی منتشر می شود که اوباما درتدارک حمله نظامی به سوریه به خاطر حمله شیمیایی دیگری است که ۱۴۲۹ نفر را کشته است.

156403 438 روحانی و اپوزیسیونی که مدام “اشتباه” میکند

انترناسیونال ۵٢٠

با روی کار آمدن حسن روحانی جنب و جوش و تقلای تازه ای از جانب جریانات مدافع حکومت اسلامی در اپوزیسیون و در درون حکومت به جریان افتاده است. این نیروها امیدی تازه یافته اند و دست به کار این شده اند که در سایه این تغییر برای حکومت اسلامی شان چندسالی دیگر عمر بخرند. به زعم آنها روحانی قرار است مشکلات اقتصادی را حل کند، فضای سیاسی را باز کند، و حکومت اسلامی را قابل تحمل نماید. کلید همه این تحولات نیز از نظر آنها آشتی حکومت با غرب و قطع تحریم هاست و روحانی گویا مصمم به این تغییر و تحول است. با این پروپاگاند است که جریانات حکومتی و اپوزیسیون رنگارنگ مدافع حکومت مردم را به انتظار فرا میخوانند و موعظه توقف مبارزه و طرح خواستها را به مردم میدهند.

این یک تاکتیک پوچ و فریبکارانه و تکرار یک سناریوی قدیمی آبرو باخته از جانب نیروهایی نظیر دوم خردادیها و ملی اسلامی ها و رسانه هایی نظیر بی بی سی است که تمام هم و غمشان طی ٣۴ سال گذشته آشتی دادن مردم با جمهوری اسلامی و جلوگیری از سرنگونی حکومت اسلامی سرمایه داران با انقلاب کارگران و مردم بوده است.

روحانی یک آخوند کهنه کار جمهوری اسلامی است که از ابتدای روی کار آمدن این حکومت از طراحان و بنیانگذاران و خط دهندگان آن بوده است۔ او اکنون پا پیش گذاشته است تا با “تدبیر و تعامل” صفوف شدیدا در هم ریخته حکومتش را علیه مردم بجان آمده جمع و جور و متحد کند.   تجربه ٣٠ سال گذشته باید به مردم ثابت کرده باشد که به این حکومت یک لحظه نباید فرصت داد و بدون هیچ تامل و تردیدی باید مبارزه علیه تمام جناحهای این حکومت و علیه این جهنم موجود را که زندگی توده مردم را غیر قابل تحمل کرده است گسترش و شدت داد۔ این تنها راه مقابله با رنج و درد و فقر و فلاکت و محرومیت در این جامعه است.

رویدادهای همین چند ماه اخیر و تشدید اعدام ها و فشار بر زندانیان سیاسی و ادامه بگیر و ببندها و زندانی کردن فعالین کارگری و بسیاری از فاکتورهای دیگر بر این واقعیت بدیهی تاکید میکند که جمهوری اسلامی تا آنجا که به سیاستهایش در قبال مردم مربوط میشود هیچ تغییری نکرده است و نخواهد کرد. هنوز یک ماه از روی کار آمدن این حکومت نگذشته دارند همه وعده هایشان را یکی یکی پس میگیرند۔ برای نمونه وزیر اقتصاد روحانی طیب نیا میگوید وعده ١٠٠ روزه روحانی برای بهود اقتصاد عملی نیست و چهار پنج سال طول میکشد که بهبودی را شاهد بشویم۔ او از “سونامی بیکاری” که در راه است سخن میگوید۔ رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس اسلامی هم از افزایش ٣٨ در صدی حاملهای انرژی و افزایش بیشتری در قیمت آب و برق توسط دولت روحانی خبر میدهد۔ تازه همه اینها نسبت به آنچه از نظر اقتصادی در راه است هیچ نیست۔  همانگونه که تاکنون بوده است بدون شدت دادن فشار مبارزه کارگران و مردم بر گلوی سران این حکومت اوضاع هرروز به زیان مردم تغییر خواهد کرد. نباید اجازه داد که همچون دوره خاتمی یکی مشغول جنایت بشود و یکی مردم فریبی کند و جنایات را توجیه کند.

حکومت تغییر پذیر نیست

اساس مساله اینست که جمهوری اسلامی بنا به ماهیت خود مسیر غیر قابل بازگشتی را طی میکند. ٣۴ سال حاکیمت این حکومت نشان داده است که این حکومت تغییر پذیر نیست۔ سناریوهای استحاله و بهبود اوضاع و امثال اینها فریبکاری جریاناتی نظیر توده ای – اکثریتی ها و ملی اسلامی های اپوزیسیون شده و امثال اینهاست که ٣٠ سال است به هر آخوند تازه سرکار آمده ای دخیل بسته اند و هر بار با موج برگشتی که بر صورتشان خورده و زیر فشار مردم مجبور شده اند بگویند اشتباه کردیم و غلط کردیم و ارزیابی مان در مورد خاتمی و رفسنجانی و حتی خمینی اشتباه بود۔ این بار بقایای دوم خردادیهای سابق با سرشکستگی به خاکریز روحانی و در واقع رفسنجانی که او را دشمن خونی میدانستند عقب نشسته اند۔ و بدون شک موج برگشت این دوره آنها خیلی زودتر از قبل صورت خواهد گرفت و میتوان گفت از هم اکنون شروع شده است۔

 این حکومت فی الواقع راهی هم برای تغییر ندارد۔ یا باید توسط مردم سرنگون شود و یا اوضاع بر همین منوال پیش خواهد رفت و هرروز به زیان کارگران و زنان و جوانان و همه مردم، بدتر و غیرقابل تحمل تر خواهد شد. بن بست و معضل اساسی این حکومت هم همین جاست. حکومتی که مدام خشم و نفرت مردم را علیه خود فشرده کرده است را نمیشود یک ذره اصلاح کرد۔ نمیشود جلوی چپاولها دهها میلیاردی و صدها میلیاردی را یک ذره کرفت۔ نمیشود حجاب اسلامی را یک ذره کم کرد۔  نمیشود زندانیان سیاسی را یک ذره آزاد کرد یا “خودی” و “غیر خودی” کرد۔

کسی از درون حکومت نمیخواهد و قدرت این را ندارد که چپاول و دزدیهای بی حد و مرز از ثروتهای جامعه و از سفره مردم را متوقف کند و  فشار فقر و فلاکت را بر گرده کارگران و مرم کم کند. کسی از درون حکومت نمیخواهد و قادر نیست سیاست آپارتاید جنسی و تحقیر زنان و حجاب اجباری را متوقف کند. تورم و گرانی و اعدام و زندان و شکنجه و چماق قوانین کثیف اسلامی و هیچکدام از ناهنجاریهای مهلکی که خصیصه این حکومت طی ٣۴ سال گذشته بوده است، قرار نیست توسط روحانی یا هیچکدام از ملاهای میلیاردر حاکم تخفیف یابد. این حکومت همین است. باید با آن جنگید، باید آنرا عقب راند، باید همانگونه که تاکنون ما مردم علیه آن جدال کرده ایم زیر فشارش قرار داد. تمام سران و دست اندرکاران امروز و دیروز این حکومت در جنایات و دزدیها و سیاستهای این حکومت سهیم و دخیلند.

محور و سرگل تبلیغات مدافعان سینه چاک روحانی اینست که گویا او با غرب سازش خواهد کرد و تحریمها کنار خواهد رفت. حتی همین یک گام که ظاهرا سرراست ترین کاری است که روحانی قرار است انجام دهد توسط جمهوری اسلامی با تناقضات و موانع بسیاری روبروست و تقریبا غیر ممکن است. سیاست استراتژیک ضد غربی حکومت اسلامی که سرچشمه همه کشاکش های اتمی است، دارد نشان میدهد که کشاکشها ادامه خواهد یافت و تهدید مداوم جنگ و حمله نظامی و فشار تحریمها نیز بر زندگی مردم شدت میگیرد. تنها قرار است یک دوره طولانی با مذاکره و رفت و برگشت مردم را در انتظار و سرکار بگذارند.

تازه مساله اینست که گرچه تحریمها فشار فقر و فلاکت و محرومیت را بر مردم افزایش داده است، اما مشکل اصلی مردم با تحریمها شروع نشده است، اقتصاد با تحریمها به بن بست نرسیده است، گرانی و تورم و بیکاری چند میلیونی و نپرداختن دستمزدها تنها حاصل تحریمها نیست. این سیاستهای اساسی جمهوری اسلامی و فساد و دزدیها و بن بست آنست که یک اقتصاد ویران و یک قشر انگل و میلیاردر را به این جامعه تحمیل کرده است. گرانی فزاینده، بیکاری رو به افزایشی که وزیر کار روحانی آنرا “سونامی آینده بیکاری” مینامد، دستمزدهای زیر خط فقر و فشار فقر و فلاکت بیشتر، نتیجه مستقیم این اقتصاد و بن بست اساسی جمهوری اسلامی است. بی تردید دولت روحانی اگر جرات کند تلاش میکند چندرغاز یارانه نقدی را نیز قطع کند. همه چیز حکایت از این دارد که تا آنجا که به حکومت مربوط میشود دوره روحانی دوره شدت یافتن فقر و فلاکت و بیکار سازیها و گرانی بیشتر است. حتی اگر در رابطه با غرب هم به سازشی برسند نه بحران اقتصادی تخفیف پیدا میکند و نه وضع مردم بهتر میشود.

تا آنجا که به وعده های گشایش سیاسی مربوط میشود نیز تردیدی در این که جمهوری اسلامی بخودی خود هیچ تغییری در سیاستهایش ایجاد نخواهد کرد نباید داشت. فشار بر زنان و جوانان و کارگران معترض و مخالفان حکومت بدون مبارزه ما مردم ذره ای تخفیف نخواهد یافت. کافی است کسی به کابینه روحانی که در آن جنایکتارترین آخوندها و عوامل جمهوری اسلامی دست چین شده اند نگاه کند تا بفهمد که اوضاع قرار است بر چه منوالی پیش رود و این آخوند نیز اگر بتواند چه خوابی برای مردم دیده است. برخی از وزرای روحانی نظیر ربیعی و پورمحمدی و غیره در دوره های دیگری مستقیما شکنجه گر و قاتل بوده اند و مدارج ترقی شان را از اوین و قزل حصار و شکنجه گاههای دیگر طی کرده اند۔ خود روحانی یکی از چهره های امنیتی حکومت است که طراح وزارت اطلاعات و “انقلاب فرهنگی” و امثال اینها بوده است۔

در یک کلام ماجرا اینست که آخوندهای حاکم تلاش میکنند خودرا مقابل ما مردم متحد و منسجم کنند۔ اما جنگ و نزاع و کشاکشهایشان از هم اکنون نه فقط تخفیف نیافته عمیق ترنیز شده است۔ اینها یک دیگر را عامل فتنه و خائن و دزد و شکنجه گر خطاب کردند۔ جنگشان اجتناب ناپذیر است۔ باید مطمئن بود که جنگ و نزاعهای جدی و حادی میان دستجات دزد و جنایتکار حاکم در چشم انداز نزدیکی در راه است.

ما مردم باید تمام جناحها و باندها و مدافعان آنها را زیر ضرب مبارزه خود قرار دهیم۔ راه خلاصی ما اینست که قاطعانه همه را بعنوان نیروهای کشتارگر و مرتجع و ضد انسان محکوم کنیم و اعلام کنیم و فریاد بزینم که این حکومت سرتاپایش باید برچیده شود و از صحنه جامعه محو شود۔  وعده هایشان را باید بر سرشان کوبید. تبلیغات نفرت انگیز انتظار و صبر توسط اپوزیسیون کثیف استحاله چی را که مدام “اشتباه” میکند را باید افشا و طرد کرد۔ از هم اکنون باید نشان داد که مردم از نیروها و بلندگوهایی که کارشان توهم پراکنی به نفع یک جناح حکومت است متنفرند۔

مردمی که فی الحال زیر بار فقر و بیکاری چندین میلیونی و حقوقها و دستمزدهای زیر خط فقر مچاله شده اند جایی برای صبر کردن ندارند۔ و صبر نخواهند کرد۔ تردیدی نباید داشت که خیلی زود جنبش سراسری کارگران و مردم برای معیشت و زندگی انسانی و علیه فقر و سرکوب و تبعیض گسترده و توانمند به جریان خواهد افتاد۔ زیرا برای مردم راهی جز جنگیدن برای بهبود زندگی وجود ندارد. اگر امیدی برای بهبود اوضاع و کم شدن فشار فقر و گرانی و بیکاری و عقب راندن سیاستهای ضد زن و ضد انسانی اسلامی وجود داشته باشد چشم انداز روشن گسترش همین مبارزات و افق انقلاب میلیونی “نان و آزادی و برابری” برای سرنگونی جمهوری اسلامی است.

کاظم نیکخواه

٣٠ اوت ٢٠١٣

سیمین بهبهانی، شاعر ایرانی، برنده جایزه امسال انجمن بین المللی قلم مجارستان شد. انجمن قلم مجارستان از سال گذشته این جایزه ۵۰ هزارپوندی را برای حمایت از آزادی بیان تاسیس کرده است. آناهیتا شمس هم به مراسم اهدای جوایز در شهر پچ رفته بود.

به گزارش توانا به نقل از ایندیپندنت  برای اولین بار در دوران پادشاهی، کابینه عربستان سعودی خشونت خانگی و اشکال دیگر خشونت علیه زنان را ممنوع اعلام کرد. این ممنوعیت شامل خشونت فزیکی یا جنسی در خانه و محل کار می شود. به موجب این قانون خشونت خانگی برای اولین بار جرم شناخته می شود و برای آن مجازات در نظر گرفته شده است و مجرمین تحت پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت. همچنین برای قربانیان خشونت، دوره‌های درمانی و پناهگاه در نظر گرفته شده است. این قانون شامل مجازات زندان به مدت حداکثر ۱۲ ماه و جریمه نقدی به مبلغ سیزده هزار دلار است. به گزارش پایگاه خبری البوابة “همه کارمندان نظامی یا غیر نظامی و تمام کارگران بخش خصوصی باید در صورت مشاهده مورد خشونت، آن را به کارفرمایان گزارش دهند و کارفرمایان نیز باید مورد خشونت را به وزارت امور اجتماعی یا پلیس گزارش دهند.

hajb 4 برای اولین بار در عربستان سعودی: خشونت خانگی جرم شناخته شد

امسال برای اولین بار کمپینی با هدف “خاتمه دادن به خشونت علیه زنان” شکل گرفت که تصویر زنی محجبه را نشان می دهد که چشم هایش از پشت نقاب قابل مشاهده است. در عربستان سعودی، خشونت خانگی تا زمان آغاز به کار این کمپین و باز شدن فضای بحث و گفتگو، به صورت یک امر خصوصی قانونی بوده است. در یکی از تبلیغات ضد خشونت خانگی، زنی را می بینیم که چشم چپش سیاه و کبود شده و این پیام به عربی زیر آن نوشته شده است: “ بعضی چیزها را نمی توان پنهان کرد.”

هدف از این کمپین حفاظت از زنان و کودکان در برابر خشونت است. این کمپین توسط بنیاد خیریه پادشاه خالد حمایت می شود که وضعیت زنان را این گونه توصیف میکند: ” پدیده ضرب و شتم زنان در عربستان بسیار فراتر از حد انتظار است”. بنیاد خیریه پادشاه خالد به یادبود پادشاهی که در عربستان بین سال های ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۲ حکمرانی کرده تأسیس شده است.

13D3BE58 994F 417D B328 54C540BED02D w640 r1 s1 عفو بین‌الملل: ایران تلاش می‌کند اعدام‌های ۶۷ را از حافظه‌ها پاک کند
سازمان عفو بین‌الملل در بیست و پنجمین سالگرد کشتار دسته‌جمعی زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران از مقامات جمهوری اسلامی خواسته است که با محاکمه عاملان این واقعه، فارغ از مقام و موقعیت آنها، عدالت را اجرا کند.

در گزارش این نهاد حقوق بشر که روز پنج‌شنبه، ۷ شهریور، منتشر شد با انتقاد از عدم پاسخ‌گویی مقامات ایران درباره کشتار دسته‌جمعی زندانیان سیاسی و عقیدتی سال ۱۳۶۷ آمده است که جمهوری اسلامی «پس از ۲۵ سال همچنان تلاش می‌کند این واقعه را از حافظه‌ها پاک کند».

این گزارش سپس به شرح این اعدام‌های دسته‌جمعی می‌پردازد که تابستان ۱۳۶۷ رخ داد و چنان‌ چه «آمار نهادهای مدافع حقوق بشر» می‌گوید در جریان آن «بین چهار هزار و ۵۰۰ تا پنج هزار نفر از مردان، زنان و کودکان در زندان‌های ایران اعدام شدند».

عفو بین‌الملل می‌گوید: «با توجه به این که تمامی این اعدام‌ها به صورت مخفی انجام شده‌اند هنوز هم به سختی می‌توان رقم دقیق قربانیان را تعیین کرد. در حقیقت، به بسیاری از خانواده‌های اعدام‌شدگان هیچ‌گاه اعدام اعضای خانواده خبر داده نشد و حتی به آنها گفته نشد که عزیزان آنها در کجا دفن شده‌اند.»

این نهاد حقوق بشری سپس از سیاست‌های حکومت ایران در رابطه با این واقعه انتقاد می‌کند و می‌گوید: «هیچ‌گاه در مورد این کشتار گسترده تحقیقات صورت نگرفت، هیچ یک از مقامات مسئول و مجریان این قتل عام محاکمه نشدند و در واقع برخی از همان افراد اکنون در سطوح بالای حکومت ایران هستند.»

اعدام‌های دسته‌جمعی زندانیان سیاسی و عقیدتی ایران در آخرین سال رهبری آیت‌الله خمینی، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، و پس از پایان جنگ ۸ ساله ایران و عراق به وقوع پیوست.

قربانیان این اعدام‌ها بیشتر اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران و برخی گروه‌های مارکسیست بودند که قبل از آن در دادگاه‌های انقلاب تنها به زندان محکوم شده بودند.

اما روایات متعددی وجود دارد که می‌گوید آیت‌الله خمینی فرمانی مبنی بر محاکمه مجدد آنها صادر کرد که در نهایت به اعدام بسیاری از این زندانیان انجامید.

بیشتر این قربانیان در گورستان خاوران، واقع در شرق تهران، دفن شدند و از آن زمان خانواده‌های آنان تلاش می‌کنند سالانه مراسم یادبودی در آنجا برگزار کنند که همواره واکنش شدید حکومت ایران را در پی داشته است، چنان‌ چه عفو بین‌الملل می‌گوید: «هر سال ماموران حکومت به مراسم یادبودی که خانواده قربانیان در اولین جمعه شهریورماه در گورستان خاوران برگزار می‌کنند، حمله‌ور می‌شوند و تعدادی از آنها را بازداشت می‌کنند.»

اعتراض به «سرکوب و اذیت» خانواده‌های قربانیان تابستان ۶۷

این نهاد حقوق بشر سپس از آن‌ چه «سرکوب و اذیت و آزار» خانواده‌های قربانیان این واقعه می‌خواند انتقاد می‌کند و از خانواده بهکیش به عنوان نمونه نام می‌برد، که «۷ نفر از آنان در فاصله سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۷ در زندان‌های جمهوری اسلامی اعدام شدند».

عفو بین‌الملل به نقل از جعفر بهکیش می‌نویسد که منصوره بهکیش، خواهر او، به‌ خاطر گفت‌وگو با رسانه‌ها درباره رخداد سال ۱۳۶۷ «هدف اصلی سرکوب حکومت ایران» قرار گرفته و بارها دستگیر شده است.

به گفته آقای بهکیش، «طی ماه‌های اخیر نهادهای امنیتی به منصوره گفته‌اند که به خاوران نرود و با رسانه‌ها گفت‌وگو نکند. آنها همچنین برای جلوگیری از فعالیت‌های او بارها دستگیرش کرده‌اند و اکنون نگرانی‌هایی درباره امنیت او وجود دارد».

این گزارش می‌گوید: «منصوره بهکیش اوایل تابستان سال ۲۰۱۱ بازداشت و به زندان اوین منتقل شد تا این که در روز نهم ژوئیه به قید ضمانت آزاد شد. در ماه دسامبر همان سال در شعبه پانزده دادگاه انقلاب تهران به اتهام تبلیغ علیه نظام و برگزاری اجتماع با هدف ضربه زدن به امنیت ملی محاکمه شد… و اکنون منتظر اجرای حکم شش ماه زندان خود است.»

سازمان عفو بین‌الملل در نهایت از حکومت ایران خواسته است که «حق دسترسی و انتشار حقایق، اجرای عدالت در مورد مسئولان این فاجعه و غرامت به خانواده قربانیان این کشتار» را محترم بشمارد.

منبع: رادیو فردا